2016-11-22
مسعود حداد
جعد مشکینت مرا تا شست پایت آرزوست
عشوه و تمکین با ، ناز و ادایت آرزوست
در جهانِ آرزوها ،آرزوی من، تویی
گردنم را حلقهٔ دست حنایت آرزوست
بویی هرگز می نبردی از وفا در باغ عشق
عاشقِ کم طالع را جور و جفایت آرزوست
نور خورشیدی نتابید ، زآسمان مهر تو
شیفته گان را سایهٔ ابر سخایت آرزوست
ابتدا و مبتدای صحبت اول بُدی
تا ابد هرگز مرا نه ، انتهایت آرزوست
می نگردان رو، ز«حداد»، ای گل باغ امید
بیشتر از این نخواهد ، رو نمایت آرزوست
مسعود حداد
19 نومبر 2016
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
آرزو