آرشیف
گفتاورد های فلسفی و علمی و انسانی
دکـتـر بصـیر کامجو
دسته فلسفی : با مضامین هستیشناسی، شهود، حقیقت، وحدت، معنا، آگاهی
1 ــ » چشم انسان، اگر از سطح ظاهر بگذرد، می تواند ژرفای هستی را بی واسطه ببیند؛ جایی میان بیداری و مستی، که فهم خاموش می شود و شهود آغاز می گردد.بصیر کامجو
2 ــ آینه ها و مردم، حقیقت را نشان نمی دهند؛ آن را باید در خلوت درون جست، آنجا که راز هستی با نجوایی خاموش، خود را آشکار می کند . بصیر کامجو
3 ــ قله ی وحدت، بلندای آگاهی است؛ اما آن که در پی لذت خام است، اسیر شهوت می شود و از اوج بازمی ماند . بصیر کامجو
4 ــ ما از این جهان جدا نیستیم؛ بلکه ذّرهای از چرخش ازلی ایم که از بدو خلقت، در دایره هستی می گردیم . بصیر کامجو
5 ــ ریشه اگر قطع شود، ساقه خون می گرید؛ هستی بی ریشه، فاقد معنا و ثمر است. بصیر کامجو
ِر گوهر6 ــ باده ی انگور، اگر با خرد نوشیده شود، داروی جان است؛ پرهیِز ناآگاهانه از آن، انکا تجربه است. بصیر کامجو
7 ــ در هر آینه، تصویری از خویشتن بنگر؛ چرا که هزار جهان در د ِل انسان نهفته است. بصیر کامجو
8 ــ با اندیشه، ریشه در خاک بدوان و رو به سوی آسمان بگشا؛ که پرواز از زمین آغاز می شود. بصیر کامجو
9 ــ ای شوق بی پایان، مقصدت کجاست، وقتی در دل هر لحظه، فرصتی برای تولد دوباره نهفته است؟ بصیر کامجو
10 ــ وحدت، سایه سار آسمانی ست که در آن نور جاری است؛ نه در جدایی، که در هم دلی است جاودانگی. بصیر کامجو
11 ــ حقیقت، در کنار ما ایستاده است؛ تنها کافی ست به صدای دل گوش بسپاریم تا جهان را بفهمیم. بصیر کامجو
**********
دسته علمی : با رویکرد به معرفت ، دانش، تجربه، تفکر منطقی :
ِب وهم باشد، دانایی نیز به رؤیایی12 ــ علم، فرزندی از مهر و احترام است؛ اما اگر ذهن در خوا
بی ثمر تبدیل می شود.بصیر کامجو
گرم .
ِی 13 ــ حکمت، شیِر مادر است؛ مهر میآفریند. لیک شکمسیری، هدیه گاو است، نه دل جان بصیر کامجو
14 ــ راستی، ریشه ی زیبایی است؛ نه جادوی زبان. صداقت، شهدی ست که گفتوگو را معنا می بخشد. بصیر کامجو
15 ــ زن، کاالی نگاه نیست؛ او آیینه ایست از نور دانش و جوهر آفرینش. بصیر کامجو
16ــ صدای فریب، گاه شبیه صداقت می شود؛ اما د ِل آگاه، نغمه راستین را از پژوا ِک دروغ بازمی شناسد. بصیر کامجو
17 ــ اگر صداقت در هر گوشه دل بدرخشد، جهان پر از فهم خواهد شد، نه آکنده از جنگ و کینه . بصیر کامجو
18 ــ چون گلی در باغ حقیقت بشکف؛ نه به وعده های پوچ، که به روشنی دل تکیه کن. بصیر کامجو
*******
دسته انسانی : با تأکید بر عشق، مهر، صداقت، صلح، کرامت، اخالق، همدلی :
19ــ خورشید عشق، بر شاخههای صلح و امید می تابد؛ آنگاه که دل در صداقت آرام گیرد، شکوفه های انسانیت می روید . بصیر کامجو
20 ــ در دل انسان بیدار، دشمنی جایی ندارد؛ جایی که مهر و شعور خانه دارند، وجود، به جایگاه آرامش بدل می شود . بصیر کامجو
ِل یگانگی میرساند؛ چون 21 ــ عشق، وحدتی است مقدس که انسان را از کثر ِت بیمعنا به کما
نسیمی نرم در نهاد جان. بصیر کامجو
22 ــ عشق، دیوارهای کثرت را در هم می شکند؛ و پیوندی می سازد که فراتر از زمان، در قدس ابدیت جای دارد. بصیر کامجو
23 ــ چیزهای ساده، در چشم عاشق، صورتی دیگر می یابند؛ شیشه، آب، و نور، در نگاه عاشق، جامی از پاکی اند. بصیر کامجو
24 ــ بر سر سفره ی عشق، فریب را راهی نیست؛ ما مس ِت وفا و پناهگرفته در تاکستان صداقتیم . بصیر کامجو
25 ــ هر زخمی که عشق بر ما زده، آغازی نو بوده است؛ چرا که انسان عاشق، از خا ِک رنج نیز شکوفا می شود. بصیر کامجو
26 ــ ای صداقت، ای روشنای جان، چرا پنهان گشتی؟ در عصری که فریب، جامه ی حقیقت بر تن کرده است. بصیرکامجو
27 ــ عشق، گوهِر یکتای انسان است؛ هر که از آن تهی است، از مرز انسانیت نیز بیرون افتاده است.بصیر کامجو
28 ــ ریا و زشتی، هرگز راستی را نپوشانده اند؛ ما از جام صداقت نوشیده ایم، نه از شراب تزویر . بصیر کامجو
29 ــ با نوازش مهر، دشت می روید؛ و باغ، تنها با د ِل پا ِک محبت شکوفا میشود . بصیر کامجو
30 ــ گل از خار می روید، اگر نسیِم صلح وزیدن گیرد؛ و فقر، در آغوش آزادی، لبخند میزند. بصیر کامجو
31 ــ عشق، در دل تاریکی، نوری است تابناک؛ نوری که چون آفتاب، شب را به روشنی بدل می کند. بصیر کامجو
32 ــ جامه ی سفید، دلیل پاکی نیست؛ دل اگر سیاه باشد، صدای صدق در آن شنیده نخواهد شد . بصیر کامجو
33 ــ در شب های بی صدا، عشق آواز می خواند؛ همچون ستاره ای که دل را روشنی می بخشد. بصیر کامجو
34 ــ مهر، نوری است حقیقی که از دل می جوشد؛ ای کاش هر دل، چراغ دار این نور می بود. بصیر کامجو
35 ــ درخ ِت انسانیت، با طوفان نمیمیرد؛ ریشه اش در خاک جان است و شکوفه اش در آسمان مهر. بصیر کامجو
36 ــ نه در جنگ و جدال، که در دوستی و آرامش است که شرافت انسانی شکوفا می شود . بصیر کامجو
37 ــ بر خاک محبت، تنها حقیقت می روید؛ باغی ست این جهان، اگر به نور عشق آبیاری شود. بصیر کامجو
ِق صلح، در میان کینهها جوانه می زند. بصیر کامجو 38ــ خلوص همیشه در دسترس نیست؛ گاه شو
39 ــ دست یاری، هرجا که باشد، از جنس مهر است؛ و در آغوش عشق، غم به آرامش بدل می شود. بصیر کامجو
ِر تطهیر دلهاست؛ از خاک عشق برمی خیزیم تا بار دیگر زندگی بیافرینیم. بصیر 40 ــ اشک، آینه دا کامجو
41 ــ بر زخم های دل، سرود امید بنواز؛ که هیچ رنجی، توان شکست روح عاشق را ندارد. بصیر کامجو
42 ــ در خلوت دل، دانه عشق می روید؛ آن که بیدار است، حتی از خاک هم برمیخیزد . بصیر کامجو
ِن جان، پاک و بیابر است؛ و در شب های تار، تنها ستارگان عشق اند که می درخشند. 43 ــ آسما بصیر کامجو
44 ــ ما در تفاوت ها یکی هستیم؛ چون اجزای یک روح، در آغوش مهر، به هم پیوسته ایم. بصیر کامجو
45 ــ محبت، در دل انسان جوانه می زند؛ و هر که دل به مهر بسپارد، به حقیقت نزدیک تر می شود . بصیر کامجو
46 ــ این راهی که در آنیم، راه نور است و مهر؛ ظلمت، جایی در آن ندارد. بصیر کامجو
47 ــ هیچ سایه ای توان پوشاندن خورشید صداقت را ندارد؛ چرا که در دل های روشن، همیشه نور جاریست. بصیر کامجو
48 ــ دل، آسمانی است پر از بذرهای تازه؛ هر کدام قصه ای از عشق در دل دارند. بصیر کامجو
49 ــ در سایه ی درخت صلح، جانها آرام می گیرند؛ چرا که مهر، نسیمی ست که به همه می وزد. بصیر کامجو
ِ50 – ای انسا ن پاک، هر کجا که هستی، عشق را دریاب؛ که در آن، راز زندگی و پیوند نهفته است. بصیر کامجو
********
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور