آرشیف
گزارش ویژه: آوارگی در دوزخ نیمروز؛ روایت مهاجرین افغان راندهشده از ایران
جام غور
نویسنده: صبغتالله علم، کارمند ساحوی موسسه اتحاد و امداد سیفرود (SUAO)
نیمروز، تابستان ۱۴۰۴ – در دل دشتهای خشکیده و تفتیدهی نیمروز، جاییکه خورشید با قساوتی بیرحمانه میتابد و گرمای بالای ۴۵ درجه هر قطره رطوبت را میبلعد، فاجعهای انسانی در سکوت و بیخبری جریان دارد. هزاران مهاجر افغان که سالها در ایران زندگی کرده بودند، بهطور اجباری اخراج و از مرز میلَک به ولایت نیمروز بازگردانده شدند. اکنون در خاک میهن، اما بیسرپناه، بینان، بیآب و بیآینده ماندهاند.
این گزارش توسط صبغتالله علم، کارمند ساحوی موسسه اتحاد و امداد سیفرود، در جریان مأموریت میدانی جهت سروی مهاجرین بازگشته، از نقطه مرزی ایران در ولایت نیمروز تهیه شده است.
صدای فریاد و ناله در میان ریگهای داغ نیمروز، از مادرانی به گوش میرسد که نه تنها سقفی بر سر ندارند، بلکه حتی نمیتوانند جرعهای آب خنک برای کودکان خود فراهم کنند. کودکان نحیف، با گلوهای خشک و لبهای ترکخورده، در سایهای نیافتنی دنبال اندکی خنکیاند. برخیشان از شدت گرما و بیآبی از هوش میروند و عدهای دیگر با نگاهی خالی و گرسنه، فقط نگاه میکنند؛ بدون گریه، بدون صدا.
خانهها و زندگیای که با هزار رنج در ایران ساخته بودند، ناگهان دود شد و به هوا رفت. اجارهخانههایی که پول پیششان هنوز نزد صاحبخانههاست، وسایل خانهای که همه سرمایه یک خانواده بود و باقیمانده است. آنها با دست خالی بازگشتهاند، به خاکی که اگرچه وطن است، اما اکنون حتی نمیتواند ابتداییترین نیازهایشان را پاسخ دهد.
در اردوگاههای موقتی که بیشتر شبیه زمینهای برهوتاند تا مکان استقرار انسان، نه چادری هست و نه سایهای. حتی آبی برای نوشیدن و نانی برای خوردن پیدا نمیشود. نهادهای محلی به دلیل نبود امکانات از کمک گسترده عاجزند و سازمانهای بینالمللی یا غایباند یا توان رسیدگی کافی ندارند.
زنان تنها و بیسرپرست، با نوزادانی در آغوش، زیر تیغ آفتاب، راهی نامعلوم را نگاه میکنند. دختران جوانی که رؤیای مدرسه، دانشگاه و آیندهای روشن را در دل داشتند، حالا در میان شنهای داغ، از امید تهی شدهاند. جوانانی که نه کاری برای انجام دارند و نه راهی برای رفتن، درگیر افسردگی و درماندگیاند.
در یک گفتگوی کوتاه با یکی از مادران بازگشته، صدای بغضآلودش چنین بود:
“همه چیز ما در ایران ماند. حتی عکسهای کودکانم. ما را مثل مجرمها به بیرون انداختند. حالا اینجا، حتی سایهای نیست برای خواباندن طفل خردم.”
این بحران نه فقط یک فاجعه انسانی، بلکه یک هشدار است به جامعه جهانی، سازمانهای امدادی، دولت افغانستان و نهادهای حقوق بشری: این انسانها، هموطنان ما، اکنون بیش از هر زمان دیگری به کمک نیاز دارند.
سکوت، خیانت به انسانیت است.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور