2016-7-18
مسعود حداد

کاشتم در باغ عشقت، دانه های ازدلم
آب دادم از دو دیده تا بروید حاصلم
عوض مهر ووفا، روئید بس جور وجفا
خار جای گل برآمد ، وای زین آب وگِلم
آزمونگاه امیدم ، منزل و ماوا تراست
شاد گردم،گهگهی ،گربینمت درمنزلم
بی سبب نا رس مخوانم، ماه تکمیل سمأ
عقل وهوشم نارسا ، درعشق خوبان کاملم
کشتیِ بی بادبان را،باد وتوفان گشته یی
موج زن در سینه ام ، ای رهنما ی ساحلم
شیوۀ دیگرچه باشد،بهرِوصلِ روح وتن؟
با چنین معذور گشتن، حل نگردد مشکلم
درکجایی؟ یک نگاهی،گوشۀ چشمی بمن!
مدتی شد بین مغضوبان ، کردی شاملم
مسعود حداد
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
ولسوالی های ولایت غور
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
کشتی بـــــــــــی بادبان