دیپلوم انجینیر عبدالعزیز اویانی

شکر دارم خدای بزرگ را که به ما حق داده و تا حدودی شرایط اظهار عقیده را فراهم کرده. یقیناً ما، همگی می خواهیم که زندگیِ ما انسانی و کشورما آباد و شگو فا باشد؛ اما، آنچه داریم، کاملآ بر عکس است؛ یعنی فقر خونین معنوی و مادی – (مرگ بزرگ – به گفته یکی از امامان اسلام ) بر ما، جبر دارد و جان می گیرد هر روز.
ولی :
چرا اینقـدر و به درازیِ چند صده، گرفتار رنج و حقارتیـم ؟
چرا دیگران، مارا به دیدهً تحقیر و تنفر می بینند و در غیاب، توهین می فرستند؟
چرا بر نعش ما کثافت "دموکراسیِ سرمایه" می ریزند ؟
چرا قیمت انسان ما، چند هزار روپیه و قیمت انسان اروپائی و امریکائی، چند میلیون روپیه است؟
چرا اسلام مقدس، از کردار ما ( مسلمانان افغانی )، در چشم جهانیان، بد نام و شرمساراست؟
چرا جعل وجهل و بی سوادی و انواع فساد و نفاق، گریبان گیرجامعهً ما است؟
چرا بجای تفرقه و بد بینی مقابل یکدیگر، روح و سخن دوستی و همدلی را در فکر و در کار خود نداریـم؟
چرا همیشه و به درازیِ قرن ها، با خود در ستیزیـم و از حق و راستی در گریز؟
و چرا … و چرا های بسیـار و متنوِعِ منفی و خانماسوز دیگر؟
در حالِ که انسان های سر زمین باستانیِ ما، از استعداد خدا دادگیِ بر خوردار اند؛ تجاوز گر به مال و منال و حریم دیگران نیستند؛ عاجز وساده اند، حلیم و گوش بفرمان رهبر. امروز، حتا در خارج از کشورما، اطفال مهاجر ما، در مدارس و موءسسات آموزشی و تحصیلات عالی، ازلایقترین ها اند. این خود گوئی و از خود صفت کردن نیست، همه هموطنان مهاجر ما شاهد این پدیده اند. خداوند که مارا برای جاهل بودن؛ برای بدوش کشیدن زجرِ فقرِ تام؛ برای بی سواد بودن و تحقیر وتوهین شدن، تولد نکرده. تقصیر دین اسلام نیز در بد بختی های مان هیچ است؛ چون دین اسلام، همواره حکم و تاًکید بر آموزش علم و دانش؛ بر صداقت و انسان بودن و انساندوستی دارد. سرزمین و نیکان ما، مهد تمدن و فرهنگ بوده اند؛ تاریخ زمان و زمین، درین باره گواهی دارد و ما نیز می بینیم و می دانیم. انسان های کشور ما، همیشه فرمان بردار و مطیع اوامر رهبران عوام فریب خود، بوده اند و هستند و در راه تطبیق دستورات حاکمان ( گر چه، همه دستورات و احکامِ شان، تاًمین کنندهً منافع خاصِ خود حاکمان دیو دل وخود پرست بوده ) خون داده اند وجان و زندگی. ( نا گفته نماند که مطیع بودن ملت، برکت بزرگی است برای هـر حکومتی ). پس، چرا ما، بد بخت ترینیـم؛ عقب مانده و حقیریم و کشور ما، رو سیاه و رنگ زرد ترین؟ عامل کِی و علت این همه ذلت ها در چیست؟ از کجا و از چی، سر چشمه می گیرند ؟ آیا درک می توانیم و اعتراف داریم که در گذار دو دههً اخیر، رژیم های افغانیِ ما ، بد ترین چهره ئی بد نام را ازمردم و کشور ما و از دین اسلام، برای جهانیان به رُخ آوررده اند و این شیوهً عملکرد ( گویا اسلامیِ ) – افغانیِ شان، در ذاتش، خیانت بزرگ به ما و به اسلام است؟
هم میهن مظلوم!
بیان حقایق (هر چند برای کسانی تلخ است) به معنای ستیزه جوئی و بد خواهی به کسی و یا به دیگران، نیست. بیائید، از بالائی های افتخارات و اعتبارات و بزرگواری های شخصیِ مان، کم ذرگـَک، پائین تر بیائیم و حقایق را برای عام رنجدیده، با زبان عامه، ساده و صریح بگوئیم و بنویسیم.
به اندیشه من، ریشه و هستهً فقر خونین مادی و معنویِ ما، در ایدیولوژی ای سیاسیِ حکومت های خائن به ملت و خائن به زمان و زمین کشور ما، نهفته است. تاریخ گویاست وهر روز زندگیِ ما نشان می دهد و آگاهان، صریحآ می بینند و می دانند که محور این ایدیولوژیِ سیاسی حاکم در افکار و کردار فرمانروایان افغانیِ ما را، افراط گرائیِ پشتونخواهی تشکیل می دهد، نه اسلامخواهی و دولت سازی برای ملت مسلمان و مظلوم و بی سواد نگه داشته شدهً ما. اگر اندکی دقت کنیم، دیده می شود که رهبران خود پرست افغانی، در طول تاریخ شرمسارِ ( از دید منطق انسانی ) حکومت داریِ خود ، عملآ، هیچگاه و هیچنوع ایده، پلان و یا برنامه ای برای بهبود شرایط معیشتی و بهزیستی، برای کسب سواد و تحصیل و علم و دانش آموزی؛ برای رشد و تکامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ مردم ؛ در دستورالعمل خود نداشته، ندارند و نمی خواهند داشته باشند. رجال و رهبران پشتونخواه ما که پایهً اساسی و سیاست گذارِ اصلیِ شان، حزب ( " گروهک افغان ملیتی ها" ) است؛ به هیچ کس و یا ارزشی ، حتا به پشتو، رحم نکرده اند و رحم ندارند. آنها، پشتو را با نیروی شمشیر، بر جامعه حاکم می خواهند و حاکم دارند؛ گوئی، پشتو با مغز و عقل و منطق و عدل، سازگار نباشد و یا نیست. آنها، پشتو را بد نام و مردم ما را گمراه دارند؛ اعم از پشتون و جمله بومی های کشور را بیچاره و آلهً دست عدهً خود پرست و خدا ناترس و خادم اجنبیون و دشمنان درنده خو ساخته ونهایت رذیلانه، ادعای خدمت به مردم و اسلام دارند؛ مانند ( دور نمی رویم ) : محمد ظاهـرخان و گلب الدین حکمتیار و ملا محمدعُمَر و حامدکرزی. محمد ظاهرخان در یک آرامش مطلق، چهل سال مکمل ؛ به فرمایش دشمنان مکاراسلام و کشور ما؛ مردم فقیر، ساده ، مسلمان و گوش بفرمان خود را در چاه تاریکِ فقر، بیسوادی و جهالت نگه داشت و خود با آل نازی اش، شهوت راند. گلب الدین خان حکمتیار ( جنایتیار) – خادم وفا دار انگلیس، فقط بخاطر حضور حاکمیت مطلقه ای پشتونیسم، زیرِ نام خدمت به اسلام، بی شرمانه، خون ها ریخت ، قتل ها کرد و ویرانی ها و امروز، هم دوست ( حقیقتآ ) حکومت فعلی – دست نشانده، زیر حمایت و فرمانروائی انگلیس است و هم دشمن ( کذبآ – برای فریب عوام ساده و نا فهم )؛ درست، مانند شیطان بزرگ.
ملا محمد عمَر خان و گروه برادران داخلی و خارجی اش، واضحآ و کاملآ تحت فرمان دشمنان مستبد اسلام و افغان، از نام اسلام ناب سعودی و اماراتی ( مستخدمین امریکا در خاک اسلام )، نیز خون ها ریختند و قتل های وحشیانه و بی سابقه و تاریخی کردند؛ صورت پاک اسلام و به ویژه، اسلام رنجورافغانی را به دیدگاه همه جهانیان، سیاه و نامش را بد ترین ساختند؛ بخاطر دریافت مدارک بیشتر مادی ( پول ) برای شهوت رانی های دنیویِ خود، در زرع ، تولید، استعمال و پخش مواد مسموم کننده وکشندهً مخدر، کشور اسلامیِ مارا، به فابریکهً شماره یک، درسطح جهان قرار داده اند و امروز "دوستان خارجیِ " تحت رهبریِ برادران بزرگِ حاکمان کشور ما ( انگلیس و امریکا – شیطان های بزرگ جهانی )، با تمامِ شوق و علاقهً خاص، در عمل ازین فابریکه ( در چوکات دفاع از حقوق بشر و پیاده کردن دموکراسی ) ، به حد اعظم ، استفاده می برند و در ظاهر دارند کذب گوئی برای افغان و جهان. و اکنون، حامد خان کرزی نیز، مجدانه مصروف تحکیم و تطبیقِ همان سیاست دیرینه ، خونینِ و ویرانگر
( برای ملت ) پشتو پرستی است. این بار،علاوه بر این همه مصیبت ها، بلای خطر ناک تر و خیلی وحشی، یعنی سرمایه و پول و سرمایه دار ظالم جهانی، به کمک پشتونخواه شتابیده است و دارند ، مانند دو برادر خونی ( سرمایه دار دموکراسیِ یهودی و فرمانداراسلامیِ افغانی ) ، بجان مردم ساده و بی گناه ما، اعم از پشتو زبان و دیگران، نیش زهر آلود زده و خون می چوشند.
لعنت به کاذبین وخائنین به ملت بیچارهً ما!
اما، این سیاست خود خواهانه و ویرانگر پشتون محوری و پشتو سازی، که بصورت صریح، چشمگیر ومداوم، باعث تباهیِ همه ای ملت ( همه اقوام کشور ما ) شده، از کجا و از چی ریشه می گیرد ؛ علتش در چیست و روی کدام هدف استوار و یا روان است ؟
به عقیدهً من، هدف اصلیِ تیر جهنمیِ این سیاست نا بکار و خانمانسوزبرای هر فرد جامعهً مجروح ما؛ تمدن کهن و باستانی و حاکمیت تاریخی – فرهنگیِ فارسی درسرزمین ما بوده، هست و خواهد بود. فارسی ستیزی ، یگانه ایده و برنامه ای اساسیِ حاکمیت های افغانیِ ما، تحت رهبری و خواست دشمن خارجی بوده، هست وخواهد بود ( اگر حال بدین منوال دوام داشته باشد ). درجهً تنفر برادران افغانیِ پشتونخواه ما، در مقابل فارسی، آنقدر زیاد و بالا است که در خاک و خانهً اسلامیِ ما و مهد باستانیِ فارسی، در پهلوی کلمه پوهنتون – کلمه اونیورسیتی (University ) را، با افتخار کامل جای می دهند و اما، کلمه دانشگاه را، قطعآ نه. حد عُمق و وسعت تنفر این رهبرانِ بحق ظالم را در مقابل فارسی؛ ما و جهانیان، در مهد باستانیِ فارسی (شهر مزارشریف )، آشکارا دیدیم و دیدیم که بخاطر راه ندادن کلمه دانشگاه در پهلوی کلمات پوهنتون و اونیورسیتی (University)، خون ریختند و نو نهالانی را قتل کردند ( در عصر 21 ! ). آیا ، این عمل و یا سیاست، به کدام دین و منطق انسانی گنجانیـدنیست، بجز از منطق شمشیر و جهل پشتونخواهی؟ آیا، حامد خان کرزی قاتل این کشتار نیست؟ امروز، در بخش قانون گذاری، اکثرآ و عمدآ منافع و خواست گروه ویژه ای در نظر گرفته شده و در محراق عمل قرارداده می شود، نه منافع، خیر و عزت جمع ملت؛ از جمله ، از قوانینِ صریحآ غیر عادلانه، مانند : بودجه دولتی، عمرانی، آموزش و پرورش، بهداشتی، امنیتی، انتخاباتی و مهمترینش، از قانون اساسی، با وضاحت کامل و با جرئت بر حق، میتوان نام بُرد. شیوه تفکر و عملکرد یک رهبر پشتونخواه، بسیار همانند و مشابه است به طرز تفکر و ایدآل های یک سرمایه دارِ که ایمانش پول است. سرمایه دار می تواند، برای درآمد یک و یا چند روپیه پول، جهانی و یا تمدنی را که به هیچ ارزش و یا قیمت پولی نتوان خرید، نابود کرد ؛ صدها هزار انسان بی گناه را کـُشت و بی خانمان ساخت؛( مثال عینی و تازه – قتل های عام، نابود ویا ویران کردن تمدن بی بهای بشریت در عراق، توسط سرمایه دار، برای کمائی کردن پول بیشتر، در صحنهً دید و فهم انسا ن های آگاه، برقک می زند ). همچنین، رهبر پشتونخواهِ که یقینآ بیشتر ایمان به پشتو دارد ، نسبت به اسلام، انسان، انسانیت و دوستی؛ همه داشته ها و پرداخته های معنوی و باستانیِ کشور را ویران و یا نابود کرده ، فقط برای دوامِ بدون چون و چرا و تغیر نا پذیرِ حاکمیت کلمهً پشتو. دشمنان تاریخیِ خارجی، از همان آوان، ازین طرحِ مدهوش و ویران گرِ ( پشتو و پشتو پرستی ) که برنامه ریزی و دستور کار خود شان است، به مثابه ابزاری برای تحکیم متداوم حاکمیت ظالمانه و استعماریِ خود بر کشور ما، استفاده برده و استفاده دارند. این طرح و یا سلاح سیاسی، بهتر از هر نوع بمبی پیشرفته و مهیب، در امر تامین برنامه ها و اهداف خصمانهً دشمنان اجنبی در کشور ما، برای دشمن،کار بُرد تر، مفید تر و تاثیر گذارتر بوده، هست و خواهد بود.
هم میهن عزیز!
گناه من و تو؛ گناه طفلان و زنان و مردان معصوم ما، در چیست؟ دستآورد و یا ثمر مفید و انسانیِ این سیاست های خود پرستانهً چند قرنه ایِ رهبران و سرداران شمشیر پرور و مورد تاًئید ، پشتبانی و تمویل و ترزیق انگلیس و روس و امریکا ( درکُل، دشمنان ما و اسلام )، برای شهروندان مسلمان و ساده اندیش و با دیانت سرزمین فقیرِ ما، اعم از پشتو زبان ، فارسی زبان و دیگران، چیست؟ از ظلم پدر ومادر ( رهبران ) است که فرزندان
( شهروندان ) اشک ریزان و در خون می تپَند ! حامد خان کرزی، بلند آوازی دارد که : " ما افغان ها شیر استیم، حق خود را از هر کس می گیریم" ؛ ما، همیشه گفته ایم و می گوئیم که مشت کوبنده به دهان دشمن می زنیم؛ ولی ، با تاًسف فراوان و در انتها ی کار، همیشه لگد دشمنان را بر فرق خود دیده ایم و خاک مارا زیرِ رکاب شان – هم اکنون داریم و می بینیم. نا سازگاریِ بین الخودیِ ما ، پیروزیِ دشمن را بر ما و در خانهً ما، همیشه تامین داشته، تاًمین دارد و تاًمین خواهد داشت در آینده و برای ابد؛ این است علت اساسیِ عقب ماندگی و فقر و حقیر بودن معنوی ومادیِ ما.
پس، بیائید، مطابق احکام دین و کتاب مقدس ما؛ مطابق عقل سلیمِ انسانی، دوستی و همدلی و همزیستی، بین همه اتباع رنجور کشورما ( آنچه را که دشمنان ما، قطعآ نمی خواهند) ایجاد کنیم. این است راه نجات ما از گمراهیِ تباه کننده و چند قرنه ای حاکم در روح رنجدیدهً انسان وخانه فقیر ما . این راه، یگانه راه درمان مریضیِ روانی و مادیِ ماست. راه دیگر، برای بیرون رفت ازین کورهً جهنمیِ جهالت، بجز از رفتن بسوی مکتب دوستی وهمبستگی بینِ خودی و آموزش و پذیرش درس محبت، انسانیت و صداقت، وجود ندارد. باید بدانیم که ایجاد و بکار انداختن چنین مکتبی، در محوطهً که دشمن این مکتب، حاکمیت مطلقه و چند قرنه ای دارد، آسان نمی باشد. خداوند با ما یار خواهد بود، اگر صادقانه با هم باشیم و واقعآ دوست و همراه باشیم؛ آنگاه این فرش طلسماتیِ کهن سال، اما مقاومِ برنامه های مکر و فساد و هیلهً دشمنان ما را از خاک خون آلود مان، حتمآ بر خواهیم بَست و برای ابد بیرون خواهیم انداخت؛ آنوقت دریچه روشنائی را بروی آیندهً آزادِ مان، باز خواهیم کرد.
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
پشتون محوَری و پشتو سازی، مافوق اسلام محوَری و دولت سازی عامل عقب ماندگیِ معنوی و مادیِ جامعه