2014-12-29
محمد ناصر مسعود

در ر ه عشق نگاری جا نفشانی می کنم
با غم و درد وعذابش زنده گانی می کنم
خوب میدانم وصالش کی میسر می شود
بی جهت در دام عشقش پر فشانی می کنم
دل گرفتا راست، عقلم ما نع ا ست اما نگر
در پی دل میروم، سخت ناجوانی می کنم
نیست حاصل جز جفایش، رسم یاری را نگر
جور بیحد می نما ید پر توا نی می کنم
پا یمردی در ره عشق و وفا شد رسم من
تا جهان است خدمت ان یار جانی می کنم
سنگ اندازی به کارم میکند هر چند رقیب
از کشید بار او کی شانه خالی می کنم
درس عشق آمو ختم از مکتب مسعود من
زان سبب با جمله خوبان مهربانی می کنم
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
پایمــردی