آرشیف
مخمس بر غزل واقف لاهوری
الحاج استاد محمد قاسم علم
بهارخوشگوار من چی کردی
به قمری وهزار من چه کردی
به کبک کوهسار من چه کردی
صبا برزلف یار من چه کردي
زدی برهم قرارمن چه کردی
صدایی انعکاس کوه بکوه یم
چو آب رفته ازجویی به جویم
مزن شانه غبار رویی مویم
مکدر گرنگردی باتو گویم
که بامشت غبارمن چه کردی
کجایی دلبرمه روی دلدار
نمی آیی به چشم یار یک بار
مگر دل بسته ی جانا به اغیار
نشستی گردکین ازخاطر یار
بگو ای گریه کار من چه کردی
تو رمز عشق من را یاد دادی
عجب درس به این بنیاد دادی
از آن تیشه که با فرهاد دادی
کف خاک مرا بر باد دادی
چه کردی شهسواری من چه کردی
توشاخ پرگلی دربین گلشن
فدای روی زیبایت سرو تن
بریزم پیش پایت گل بدامن
زدی ترخنده ی برگریه من
به چشم اشکبار من چه کردی
به یادی روی تو ماه شب افروز
نشد آرام قلب من شب وروز
نبودی تو به من ای شوخ دلسوز
توشمع باتو میگویم به صد سوز
که باشبهای تارمن چه کردی
ندارم من به سر سودای دگر
فتاده ازغمت درسینه اخگر
علم چون مرغ بسمل میزند پر
فگندی خوار واقف را به بستر
چه کردی گلعذار من چه کردی
……..
۲۲ ثور ۱۴۰۳ ح ش .
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور