آرشیف
ما قربانی ایم!
دوکتور صلاح الدین سعیدی
ما قربانی ایم ولی سهم و مسؤولیت خود را در آنچه واقع شده، داریم!
توبه از ګناه خوب و مورد استقبال هست، ولی توبه برای ما حق نمی دهید که افغانستان را لابراتوار خرګوش دانسته و بار دیګر خود را رهبر و زعیم و همه را به انقیاد از خود بخاطر مقام دیروز وادار سازیم!
خواستن و توقع چنین پروتوکل دیروز برای خود به اساس داشتن مقامات دیروز، برای خود خطاء هست و این سند عدم صداقت در توبه و عدم صداقت در تلاش برای تلافی هست!
در سالهای ۶۰ قرن ګذشته زمانیکه تحت شعار لا اله الا الله و وحدت اسلامی علیه تجاوزات استعمار و یهودي در سطح جهانی و از جمله در سازمان ملل متحد کشورهای اسلامی متحد عمل میکردند، مهندسان زور مند جهان به تدبیر دیګری شرارت برنامه کردند و ایجاد حکومات قومی و زبانی را در کشور های اسلامی و عربي تشویق و ایجاد کردند و در کشورهای عربی حاکمیت ها جدا جدا که نشنالست سوریایی بعثی، عراقی بعثی، یمنی، مصری، اردنی و … را ایجاد و یا در تقویت این جانب کرکتر شان سرمایه ګزاری کردند، و در بین هم انداختند و آن وحدت اسلامی و عربی را به نحوی شکستند!
بکار ګیری هر وسیلهٔ مشروع و نا مشروع و از جمله دین علیه استبداد و توتالیتهٔ کمونیستی و اندیشه های افکار مایوستی، لیننیستی و چپ از وسایل بود که بقیه جهان به صورت ماهرانه استفاده کرد و موفق هم شدند!
( برعلاوهٔ صد ها سند مراجعه شو به اظهارات هیلاری کلنتون در یوتیوب که چګونه برند وهابی!؟ سعودی را در جهاد علیه کمونیزم اول در سودان و بعد در پاکستان و منطقه بسیج و بن لاندنها چګونه به پاکستان و منطقه سرازیر و تنظیم شد و قصهٔ تیم جهادی به نحوی بومی و حتی قومی از جانب پول سعودی، مدیریت پاکستان و دستور آنطرف اوقیانوسها در اواسط سالهای نود به اساس اظهارات دست اول مجریان آن حتی برایم من حکایه شده، در صحبت خصوصی خارج از انتروی در پراګ، بیان و تاکید شده و این پروسه تنظیم و تا امروز کار میکند و اینکه چګونه پاکستان آنرا به نفع خود بکار ګرفت و میګیرد، بحث عریض و طویل حکایات از تراژیدی و فربانی ملت افغان و جهان هست!)
بعد از شکست و در بهبوحهٔ شکست شوروی اواخر ۸۰ قرن ګذشته، و حالت روسها، جهان خطر وجود و اوجګیری جنبشهای اسلامی در آسیای میانه، ایران، افغانستان، پاکستان، ترکیه و … را محسوس و سخت احساس خطر میکردند. آتش که خود روشن کرده بودند و به تعبیر هیلاری کلنتون:« ما ثمر و خرمند را برمیداریم که خود کاشته ایم! » ، در افغانستان در سالهای ۹۰ قرن ګذشته که حکام و سیاسیون افغان از حکام عربستان و عربی مطالبهء کمک برای تأمین صلح در افغانستان داشتند، ما بار ها نوشتیم و ګفتیم که ایشان چنین کار را مساعدت نه خواهند کرد و نمی کنند! برعکس ایشان ما را به جنګ همدیګر تمویل خواهند کرد و کردند که مجاهدین کشور های عربی در همین جاها مصروف و بین خود لکشند. ساده های سیاسی به شمول من که فکر میکردیم، جنګ سرد به پایان رسید، در عمل وارد فاز های جدید تا امروز ادامه دارد!
من در مصاخبه با مسؤول دست اول سیاسی مطرح کردم که آن پروژهٔ موتر های برقی که در کابل از سر ګرفته شده و جانب چکی دارد، این پروژه را در سطح حکومت ګرنتی و تمویل میکند، چه شد و چرا به لادرکی سپرده شده؟
در جواب ګفته شده که این را در آن وقت نشر نه کنم ولې جناب شان برای جور کردن و بلند بردن سطح رابطه به کشور مطبوع اعزام نه شده، ګفتند:« من آمده أم تا این روابط را به صفر برسانم…». تعجب کنان به سادګی سیاسی خود و میلیونها انسان مشابه خود پی بردم که به عمق قضایا تا حال نمی ر سیدم و نمی دانستم( ۱۹۹۰م). در آن زمان تلاش ادامه داشت تا ګروه های افراطی عرب میدان بازی و جهادی دور از چاه های نفت و پطرول عربی داشته باشند و اینها (مدعیان اسلام) باید بین خود بجنګندن و یکدیګر را بخورند. من به برحق بودن و عدم برحق بودن این فعالیتهای جهادي نمی پردازم و درین چوکات هم هدف این جانب قضیه نیست!
بعد از سقوط حاکمیت حزب د خ افغانستان از حاکمیت در افغانستان، و در بحبوحهٔ سقوط، استقامت دادن رهبران انترناسیونالستی مارکسیستی!؟ دیروز به حساب و استقامت احزاب و حلقات سکتاریستی، ستمی، ناسیونالستی و در ظاهر با پسوند اسلامی و قومی، نیز تصادفی نبود. قرار یک روایت از آقای سلطان علی کشتمند، که سه سال قبل در یک مصاحبهٔ خود ګویا ګفته أند که: «من قبل ازینکه عضوی حزب د خ افغانستان باشم، یک وحدتی بودم. ….»
بعد از حاکمیت پراشوتی جمهوریت در بیست سال جمهوریت به ایجاد شوراء های قومی و زبانی پول دادند و تمویل کردند و فرصت و حق سیاسی در ارګ و زعامت و جزیه دادند و درین میان فرصت به تاجران قومی و زبانی و وسیلهٔ رسیدن به مال و قدرت سیاسی شد. همچنان
تصادفی نیست که رهبران ارشد جهادی و اخوت اسلامی یک شبه، هریک شان در بلند ګو های جهانی و ادبیات مدیایی جهاني رهبران اقوام ، زبانی واحزاب قومی و زبانی شدند. شما از جناب ګلبدین حکمتیار به عنوان رهبر جهادی و قومی به نمایندګی پشتونها و از جناب مارشال دوستم و یا مرحوم احمد شاه مسعود و … به حیث نمایندګان قومی و زبانی نیز خبر دارید و قصه های از قبیل « به کابل میرویم که دق الباب کنی و کس نه ګوید که : څوک یې؟.
از قصه ها و مستندات جنګها وقصه های رقص بسمل و تولد اجباری زنان و سینه بریدنها و قتل عامها و تصفیه های قومی و … نیز خبر دارید و در حال خود مجریان این جنایات شرم آور حکایه و افشاء ګري دارد و در مورد انکار نیست!
ولی آیا تمرکز به این توهین به نام و شرف انسان و یاد آوري این جنایات، مفاد دارد و یا باید همه را فراموش و ګذشته را صلوات کرد؟
بقیناً که این همه را باید بخاطر پند و عبرت به یا داشت و ثبت تأریخ کرد اما نه بخاطر انتقام و نفرت، و نه بخاطر چوبک زدن در کثافات که از آن لقمهٔ کثیف نام له خود درست کرد! این را باید بخاطر داشت و از این باید به تکرار فرصت نداد و اعمال چنین جنایات و علم برداران شان مبراء شد و مبراء بود!
! قصه و داستان قرآنی برای ما رهنما هست! از صدها یکی که همین حال روی دست من در تفسیر سورهٔ مسد و قصهٔ ابی لهب و زنش که قرآن کریم ایشان را دوزخیان خطاب میکند، ولې اولاد شان از پیشتازان اسلام میشوند، سخت آموزنده است!
و عدهٔ از مریضان قومی و زبانی ازین فرصت استفاده بردند و عدهٔ بیخردان و ساده لوحان را استفاده هم کردن و میکنند! عدهٔ برای ګرفتن پناهندګی سیاسی به هر دنایت و پستی انسانی دست میزنند، بیرق ملی را توهین، آنرا توهین و تحقیر نموده، فلمبرداری نموده و برای خود کیس پناهندګی میسازند و یا خود را همسکسوال و ( کونی) معرفی نموده و مرد با مرد زندګی زنا شوهری آغاز میکنند تا پناهندګی سیاسی بګیرند. مګر محلات سرچوک و شوربازار از همچو فاسقان و فاجران پر نبود؟!
و … تصادفی نیست که بار ها ګفته و نوشته ام که دیموکراسی و حقوق بشر و ارزشهای ما مانند معتقدین به اسلام عزیز، در موارد ارزشهای کشورهای دیګر متفاوت است و دین اسلام ، و به فهم و شناخت من دین سیکولار نیست!
لذا آنچه بر ما و دور و بر ما میګذرد عوامل فوق و بخش از عوامل خورد و بزرګ دیګر نیز دارند، ولی عوامل مرکزی و بنیادی این هست که در بالا برشمردم و
ما قربانی ایم!
باید جمع و جور شد و بخود آمد و نیروهای فریب خورده را درین سمت آګاه ساخت و مغز های ګندیدهٔ متفکر شان را افشاء و برخوردقاطعانه و در مواردبی أهمیت ساخت!
اګر کسې باور دارد و راز مادر خود را افشاء میکند و اولاد صیغه هست و از تمام امکانات و هویت افغان استفاده دارد و میګوید، افغان نیست، نباشد! مرغ کم ګویش کم! باشد، نباشد، انتخاب خودش!
یک ګروه ازین کتله عده و مجموعهٔ بزرګ از کسانی اند که از ظلم و تعدی امیر عبدالرحمن خان توانستند فرار کنند و از ساطور عبدالرحمن ها، سر به سلامت ببردند و قادر به فرار شدند و در کویتهٔ پاکستان و مشهد ایران جابجا شدند و ایشان نسل به نسل و تا امروز علیه افغانستان و افغان از جانب استخبارات دشمن و عقده و تاجران قوم و زبان و دشمنان اسلام مورد سوء استفاده قرار ګرفته و میګیرند! ایشان بد استعمال شدند و عدهٔ شان بعد ها در سیاست افغانستان نیز توسط استخبارات خارجی، ایران و پاکستان بکار ګرفته شده و عدهٔ شان در استرالیا و کانادا و … بخاطر اهداف شوم و دستهای مرموز و کثیف، بکار ګرفته میشوند!
لذا ما قربانی ایم!
به یکی از خانم های تحلیل ګر سیاسی که اکثریت به نام شان آشنا هست قیل از داخل شدن به ستودیوی زندهٔ سیاسی ، تلویزیونی، بحث خود مانی داشتم که ایشان برعلاوهٔ دیګر ګفتند: یکی از مشکلات ما لهجهٔ صحبت مان هست و ما سخت در غذابیم و مشکل داریم که باید زیاد تمرین کنبم تا با لهجهٔ فارسی ایرانی صحبت نه کنیم. ….
این مسئله ممکن جانب تاثیر طبعی اقامت طولانی درین کشورها داشته باشد و یا هم چنین اشخاص اصلاً افغان نباشند، که عدهٔ شان خود نیز اقرار میدارند که افغان نیستند!
خوب افغان نیستی، نباش!
نام و اسم بازار و مارکیت تجارتی در آسترالیا را آنچه میخواهی، بګذار و به راجستر و محل راجستر تجارتی مانند تاجر مراجعه کن و نام بازار و تجارت خود را تغیر بدهید! . مشکل در کجاست! تجارت ات و نام ات! ازین بحث و فرصت فتنهٔ میدیایی سیاسی ساختن و یا بیرق تأریخی و ملی را توهین کردن، نشانهٔ روشن پستی، رذالت و دنایت داخلی و انحراف صریح، غیر قابل قبول هست! اګر مخالفت و انعکاس قوی و دشمنانه را موحب شدند که اکر شده أند، دشمن به هدف خود رسید! اګر ما ساده لوحانه موضوع را عام ساختیم و فتنه و ابعاد آنرا با هوشیاری لازم درک نه کردیم، افراط و تفریط کردیم، دشمن به هدف خود رسید و ما خود عمل معکوس خواست درونی خود را مرتکب شدیم!
شاعر و آواز خوان در نتیجهٔ شرارتهای اخراج جابرانهٔ افغانها از پاکستان نامشروع و سردادن ترنم ها و شعار های ضد مردم پاکستان و پاکستان در کل که همین حالا ادامه دارند، خود به ذات خود آب به آسیاب دشمن ریختن هست و ما بایددر مورد با دقت سخن بګویم و با دقت عمل کنیم!
افغانستان حل قومی نداشت و ندارد!
یک شهروند و یک رأی و حاکمیت مشروع متداول و انتخاب ملت افغان راه حل ماست که مانند یک پروسه آغاز شود و این بدون آمادګی لازم و رأس داشتن تذکرهٔ هویت و قوانین مشروع، متداول اساس کار را درین عرصه نشکیل میدهد!
تکرار کنفرانس بن که به یک نحوی در آن وقت توجیه داشت، دیګر قابل قبول نیست! تشکیل کنفرانسها و تشکلات سیاسی، بدن کسب مشروعیت لازم متداول و ساده سازی آن به قوم و زبان، به مفهوم صادر کردن و تحمیل رهبران از خارج، عدم تمرکز یه نسخه محوری و عدم تمرکز به سیستم سیاسی منبعث از انتخاب ملت و اقدامات قبل از وقت و سپردن زعامت به تجربه شده ها و یا افراط و تفریط درین مورد خطاء هست!
شایستګی، پیر و جوان، زن و مرد، سیاه و سفید از بالا درست نیست!
هرګونه شعار های فریبنده که ما باید جوانان را قدرت بدهیم و حکومت همه اقوام بسازیم و …فریبنده هست!
ما قربانی ایم و باید به خود آمد، تا دیر نه شده با استفاده از سایر تحارب بشری درین راستا، با توکل به الله متعال کار و ادای رسالت کنیم و انشاء الله نیت نیک، فهم مسلکی و، برنامه محوری و پیګیری ما را به صورت بنیادی کمک کرده میتواند و این هست راه بیرون رفت از بحران امروز ما! !
و من الله التوفیق
داکتر صلاح الدین سعیدی
۲۵/۴/۲۰۲۵
۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور