آرشیف

2016-1-11

غلام صدیق صابر

طـــاعــــــت

بگوشـم هـرزمان گویند که طاعت به زهرکار است
بـه وقـتش گـربجـا آری درانها فیض بسیاراست

مگــرایـن نــفـس امـاره کـجــافـرصت دهــد بـرمـن
بـه ترفـندش نظرکردم عجایب سخت مکاراست

بــه دنـیــادل اگـربـنـدی نـخـواهــی دیـــدحـلاوت را
به اهریمن بده آنرا که پشتش مست وخمار است

هـزاران سال اگـربـاشی رسـد عـمـرت بـه پـایـانـی
ندارد ذی نفس راهی به سوی مرگ ناچار است

کمــربـنـدیـم بـه راه حـق بـه امـرونهـی آن کـوشـیم
بجوییم فضل را ازوی به محتاجان مددگار است

خــداجـوی وعـبادتـگـرگـویــد تـوحـیـد شــبـاروزی
نـیـایـدخـواب بـه چشمانش تـمام شب بـیدار است

بــه ســوی رستـگاری ات نــدا دارنـد مــوذن هـــا
لگـدبرفـرق شیطان زن که وقت امـر جبار است

کسیکه سوی شیطان رفت کند خودرا دورازطاعت
ازان اشخـاص بـی هـمت خـداوخلق بیـزار است

به دنــیـا دیـده ام رنـج وپــریشان خـاطــرم جــانـــا
زدنـیــای هـوسـناکـی بـمـن ایـنگـونه رفتـاراست

مگـو ازروزگارقـبل تـوصابرهـیـچ سخـن اکنـون
بگیرمحکم طریقی دین که خالق سخت غفار است