سرمولف عبدالغیاث غوری

روزی از روزها مردی از کوهی می گذشت ، نا آگاه تخم شاهینی یافت و آن را به خانه آورد ودر زیر مرغ خانه گیش که به چوچه کشیدن نشسته بود، گذاشت. شاهین با بقیه چوچه ها از تخم بیرون آمد وبا آن ها بزرگ شد. در طول زنده گیش، او همان کارهایی می کرد که مرغ ها می کردند؛ برای پیدا کردن کرم ها وحشرات زمین را با نول وپاهایش می کند کُد کُد میکرد وگاهی مانند مرغ ها با دست وپازدن کمی در هوا پرواز می کرد.
شاهین خود را مرغ فکر می کرد وکسی نبودکه به او بگوید:
تو شاهینی قفس بشکن به پرواز آی ومستی کن که بر آزادگان داغ اسارت سخت ننگین است
سال ها گذشت وشاهین پیر وپا افتاده شد، روزی پرندۀ باشکوه تمام، با یک حرکت جزئی با بال هایش بر خلاف جریان باد تُند، تیز پرواز می کرد.
چشمان شاهین پیر بهت زده به او دوخته شد وفریاد زد وپرسید: «این کیست؟»
همسایه اش پاسخ داد: «این یک شاهین است، در شکار شبیه عقاب (سلطان پرنده گان). اومتعلق به آسمان است وما زمینی هستیم.»
قصه کوتاه، شاهین مثل یک مرغ زنده گی کرد ومثل یک مرغ مُرد.
عبدالغیاث غوری
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
Muhammad of Ghor
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
شاهین