2014-12-29
یونس عثمانی

گلوی باد را تیغ صاعقه بریده است
کوه ز بی زبانی سینه دریده است
دریا در زنجیر امواج بسته است
به پای آب شار
که به دار شرشره آویخته است
نوای نی شبان را ناله شکسته است
جنازۀ صدا ،
در تابوت سکوت دره فتاده است
روح پژواک ،
در کوچۀ صخره های گنگ آواره است
هوای آزاد جنگل
در اسارت غبار زمخت خسته است
در آن بالا ،
در محلۀ باشندگان آسمان
قشون شفق بر معبد ابر ها
شبخون زده است
ودر آن پایان،
دامن دراز کوه خون آلود است
برخاک ده ویران کسی
یک دشت لاله شگوفان است
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
سـکــــــــــوت دره