2015-8-17
شاپور احمدی

آن تكهي اضافي و كورم را تازه كيومرث خود
از شاهنامه كنده بود. سر راهم را گرفت.
تا صبح دو سه بار زير آفتابهاي زردنبوي برجي
كه خيس و فرو ريخته بود، سايهي
خاكه طلاي هيكلم را بچهديوهايي ديدند
كه از كورهراه بريده پايين ميآمدند اما
كيومرث تا صبح نگهباني ميداد.
***
گنجشكهاي مرده آبي سنگريزه آبي
آبي نردههاي پرت افتادهي صبح
جيكجيكجيك كيومرث شكم در آورده بود
توي چمنها و همهمان به خودمان نگاه كرديم
كلبه از دور
بچههاي پشت دهكده ميگفتند: شب چرا دير رسيد؟
***
ساز سابيدهاي را كنارم ساباند
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
ولسوالی های ولایت غور
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
دوستكامي گيجاگيج