X

آرشیف

حکومتداری در اسلام یا از اسلام؟

 

در دین اسلام عزیز٬ تکالیف اخلاقی بالای حکومتداری از مبانی اسلام وضع شده است – که تا زمانی این تکالیف در قانون توسط قانون گذاران ساختار ساز نگردد٬ فقط در حد اخلاق و نصایح می باشد. پس منظورما از حکومتداری از اسلام٬ تکریم منابع اسلامی در تصویب قوانین می باشد. که ساختار و ماهیت حکومتداری به اساس عقلانیت چون حاکمیت قانون نتیجه مطلوب داده است. یعنی حکومتداری در اسلام در ساختار معینه نیست. بلکه حکومتداری از اسلام به اساس عقلانیت و مدرنیته بسوی اهداف مطلوب٬ چون خدمات عامه و آزادی فردی تا آزادی های عمومی٬ نیازمند سیر ذهنیت سازی شهروندی٬ از بستر های جامعه است. که در ذیل استدلالات بیشتری خدمت تان ارایه می دهیم:

  • سیرت النبی: حضرت محمد(ص) برای به دست آوردن تخت شاهی ابو سفیان٬ زمامدار وقت مبارزه نمی کرد٬ در حالیکه ابو سفیان با جمعی از کابینه خود٬ نزد پدرکلان رسول(ص) پیشنهاد دولت٬ زر و زن برای محمد(ص)می دهد٬ تا آنحضرت(ص) از مبارزه خود٬ همانا دعوت و تبلیغ دست بردارد – که در شرایط کنونی و به خصوص در افغانستان٬ دین و منابع دین٬ به هدف تصاحب قدرت٬ برعکس حضرت محمد(ص) استفاده ابزار می گردد.
  • خلفای راشدین: سنت و سیرت خلفای راشدین در تفسیر منابع اسلامی٬ برای ما ارزش است – اما تاریخ سیاسی عربستان٬ از هزاران سال قبل از خلفای راشدین٬ تا زمان ظهور اسلام و از خلفای راشدین تا دوره مدرنیته و دیپلماسی بجای جنگ و تا اکنون که محمد بن سلمان ولیعهد می باشد٬ تاریخ سیاسی عربستان است. که برای سایر کشورهای اسلامی تکلیف اخلاقی دینی و الگوی حکومتداری نیست.
  • دولت پدیده مدرن: در صورتیکه دولتداری در اسلام ساختار معین می داشت٬ بدعت را نمی پذیرفت. که از زمان خلفای راشدین تا دوره عثمانی٬ نظر به زمان و مکان حکومتداری و دولتداری در پسوند و یا پیشوند اسلام٬ بدعت پذیر و در تنوع بوده – زیرا عقل و عقلانیت در حکمت دولتداری همه روزه با وسایل و ذهنیت های روبروست که روزافزون و جدید اند – و جایگاه دین در مقابل پدیده های مدرنیته٬ فقط در تثبیت حلال و حرام می باشد.

در نتیجه و افغانستان:

از مبانی معنا و حکمت: لیبرالیسم٬ فمینیسم حقوقی٬ سکولاریسم سیاسی٬ شایسته سالاری و آزادی بیان و انتخابات و غیره… با منابع اسلامی وحدت مفهومی دارد – که چالش٬ رویکرد نقلگریانه در مقابل روشنفکری دینی است. که برای حل معضلهء بایستی٬ باب گفتگوی وحی شناسی را باز کرد:

وحی حکمت و معنا چون انرژی روحی در ذات و بصیرت حضرت محمد(ص) به غایت دانایی رسیده٬ بعد در متون و الفاظ عربی بیرون شده است. پس ما قرآن در زبان عربی پدید شده از وحی داریم٬ حالا وحی چیست؟ وحی خفی و جلی: نور یا معنا بدون الفاظ٬ زیرا الله چون بشر برای ارتباط با برگزیده نیاز به حروف نوشتاری ندارد. و نباید خدارا چون انسان شخصیت داد. یعنی وحی الهی و ذات نبوی٬ محور معرفت شناسایی وحی بوده – که حکمت و مفسر الازمانی قرآن نیز٬ از سیر عرفانی٬ برای راه حل معضلات در هر نسل و زمان٬ توسط حکما و عرفا نسخه داده می شود. که روشنفکری دینی می توان در عصر٬ در باب سیاست برای جمهوری سازی افغانستان٬ منهاج فکری گردد.

«فقیری»

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.