2015-11-11
نثار احمد کوهین

تبار من ! نعش غرور مرده تان سنگین است
به شانه های شعر جوان دهکده
تبارمن! پیکر تاریخ بی مورخ ات
مثال خون دلم خونین است
به گفته های بی ثبوت و مدعا دار جوان دهکده
تبارمن! تبار به خواب ابد رفته ی
چی قدر صدا بزنم که: برخیز! برخیز!
من از غرور مرده تو می حرفم
دیگر فضا سهمگن است
برای گفته های نیش دار جوان دهکده
کجایی تو ای یلی بی نشان دهکده؟
بهار نمی رسد و زمستان رها نمی کند
اگرچی آفتابی است و برف می زند
به سقف خانه ی بوریا دار جوان دهکده
بیا تو دست بده زمحبت همی فشارمت
بغل به رسم عشق گشا که سردی سردم
بغل بگیر وکنار بسترم بخواب
مریض توست وجود تب دار جوان دهکده.
کوهین
18/8/94 فیض آباد_بدخشان.
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
ولسوالی های ولایت غور
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
جـــــــــوان دهـکـــده: