سلطان هجران

تورا به اندازهء سرخی خون دروجودم دوست دارم دیگر بهانهء نیست برای دوری جستنت آری راست گفته ام !؟
اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست…
به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم…
مگر ماهی بیرون از آب می تواند نفس بکشد؟؟؟…
مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم؟؟؟…
بگو معنی تمرین چیست؟؟؟
بریدن از چه چیز را تمرین کنم؟؟؟
بریدن از خودم را؟؟؟
مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی؟؟؟
از من نپرس که اشکهایم را برای چه به پروانه ها هدیه می دهم…
همه می دانند که دوری تو روحم را می آزارد…
تو خود پروانه ها را به من سپردی که میهمان لحظه های بی کسی ام باشند…
نگاهت را از چشمم برندار… مرا از من نگیر…هوای سرد اینجا را دوست ندارم…
مرا عاشقانه در آغوش بگیر که سخت تنهام……
بااحترام
مورخ :- 11/1/1391
سلطان "هجران"
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
تورا به اندازهء سرخی خون دروجودم دوست دارم