2021-1-17
محمد اسحاق ثنا

رفت از نظرم دیده به راهش نگران شد
دل برده ای ما بود دل آرای جهان شد
امید به نخلی که بهارش دهد ات بر
هنگام ثمر بود گرفتار خزان شد
از بخت بنالم شب و روز در این دهر
از طالع بد حاصل من شور فغان شد
یک چند کتاب و غزل و شعر ترانه
با این همه سرمایه ای من یک چمدان شد
با حسرت و دلتنگی و تنهایی و سکوت
کارم همه در کشمکش و چند و چنان شد
امروز وطن زخمی و آماج حوادث
تن پاره شد و خون به هرسو فوران شد
جاوید گشت نام کسی آن که به گیتی
در خدمت میهن بود و نیکو گزران شد
محمد اسحاق ثنا
ونکوور
پر بیننده ترین مقالات
-
آب و هوای ولایت غور
-
سلطان رضیه غوری
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
Muhammad of Ghor
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
Minaret Of Jam
-
« نور احمد رجا » یکی دیگر از همسنگران جهاد و مرد اندیشه و قلم رخت سفر از جهان بر بست
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
تنهایی