2014-12-29
یونس عثمانی

دراینجا –
در تندورای حسرت
همه را
همه جارا یخ زده است
شیشه های میدۀ پژواک فریاد ها
وجرس های شکستۀ کاروان بادها
درپای هر سنگ پراگنده است
درآغوش سرد سکوت
صدا را یخ زده است
تصویر خوابهای زیبا
دربلور کابوس های خفته نشسته است
سیماب امیدهارا دردل انسانها
نقش لبخند رادرصورت آنها
یخ زده است
دراینجا
بهارنیست که رنگ و بو آورد
ونه خزان
که رنگ و بو را برد
جلوۀ بهار را در سینۀ یخ
رنگ خزان را در بغل سرما
یخ زده است
ودر خوابگاه ابر های خون بار
دربام افق این دیار
بوسه های گرم آفتاب
ولبان شعله خیز آتش را
یکجا یخ زده است
در اینجا –
درتندورای حسرت
همه را
همه جا را یخ زده است.
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Minaret Of Jam
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
تنـدورای حسرت