2018-5-21
مسعود حداد

نگار آمد ،زمن پرسید، نگاه تو چرا غمگین؟
جواب او سکوتم بود و، بر من خیلی ها سنگین
ز کشتار جوانانم ، نیآ وردم سخن بر لب
نگفتم جوی ها گشته، زخون هموطن رنگین
همی گفتا، چرا ازمن، نهان داری ،غم و دردت
نگفتم از غم میهن، سرم دردی ، دلم پر کین
ازآن جور و ستم های ، که ارگ، بر ملتم کرده
جهان را باخبر سازم، نخواهم گفت به این شیرین
خداوندا ! اگر هستی ، کمی لطف و کرم بنما
همیشه این جفا باشد زتو امر و ، زما تمکین
اگر خلقش نمودستی ، شعوری هم عطا فرما
نهادی اسم اشرف را ، باین یابوگکِ ،بی زین
زتن گردد جدا سرها، بگوید بی شرف اشرف
ندارد هیچ تآثیری ، به این دیوانۀ بی دین
مسعود حداد
20 می 2018
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
ولسوالی های ولایت غور
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
بی تآثیر