2015-6-1
نظیر ظفر

یار از پیشـــــم گریزان بود و است
روز من شــــام پریشان بود و است
روی طالع ام چــــــو دید رمال گفت
بخت تو در شام هجران بود و است
فالــــــــــــبین و کف شـــنا سان دغا
از قدیم کذاب و شیطان بود و است
با رقیـــــــــــب هر چند مدارا میکنم
با من او دست و گریان بود و است
روز گار از کوشش مـــن خوب نشد
با غم و با غصه یکسان بود و است
شیخ گـــــــــــفت والله خـــیر الرازقین
راست گفت رزق اش فراوان بود است
نوشته نذیر ظفر
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
ولسوالی های ولایت غور
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
بـخـــت واران