2014-12-26
حمید ساحل

نرو ازکنار من که ناتوانم هنوز
رو روک که به من داد ه ای
به آن خوب عادت نکرده ام
پای هایم میلرزند
دست هایم آن توانایی رانیافته اند که
گلو دشمن را بفشارند
من تا حال به خودم متکی نشده ام
دیری نگذشت که بامن بودی
من همواره به تلاش قدم زدن بودم
اما
به این مقصد نرسیدم
آخر چرا اینقدر زود ازمن دلسرد شدی ؟
دانستی که کوشش هایت برایم هیچ سودی ندارد؟
من خیلی میترسم که بازدست وپای مراببندند
ودرگهواره تنهایم بگذارند
ولی من شوق راه رفتن دارم
میخواهم قدم بزنم وبه
همه بفهمانم که من میتوانم به پا بایستم
حمیدساحل
هرات
سرطان 1390
ازتمام دوستان وشاعران صمیمانه میخواهم که این نوشته شکسته وریخته را ازلحاظ قوانین شعری به دیده اغماض بنگرند فقط یک احساس بود به من دست دادودوست داشتم این را ازشماپنهان نگذارم .تشکر
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
ولسوالی های ولایت غور
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
احساس من پیرامون انتقال مسوولیت