احمد محمود امپراطور

به شهر عاشقان دلدادهی دُردانهی دارم
بدور کهکشان گیتی من پروانهی دارم
به هرجا دست و پا کردم نشد حاصل مراد من
درون سینهی خود سوزی آتشخانهی دارم
دو چشمم میشود روشن جمالش تاکه می بینم
پری رو صورتی رخساره ماه مستانهی دارم
فضایی دلبری هایش چنان جاکرده بر جانم
شکیل شهریاری خوش سخن فرزانهی دارم
ز سر تا پا ز پا تا سر چنان پیچید به اندامم
چنین شوخی سیه مستی ز خود بیگانهی دارم
ز لب هایش دهد آبم ز کام اش شهد ناپیدا
چه معجون بیآمیغِ عجب پیمانهی دارم
میان خرمن مویم کند انگشت هایش را
مخلد باد عمرش پر نوازش شانهی دارم
گهی هوشم برد تا نا کجا آباد این هستی
گهی جانم ستاند بی گنه جرمانهی دارم
فقط با طالع محمود یاری اینچنین باشد
وگرنه هر که گوید بازگو افسانهی دارم
——————————-
بامداد شنبه ۰۸ اسد ۱۴۰۱خورشیدی
که برابر میشود به 7/30/2022 ترسایی
سرودم
#احمد_محمود_امپراطور
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
Muhammad of Ghor
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
ولسوالی های ولایت غور
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
به شهر عاشقان دلدادهی دُردانهی دارم